۱۳۹۰ آبان ۹, دوشنبه

نکاتی پیرامون شکایت نامه آقای رضا پهلوی در حمایت از زندانیان سیاسی و عقیدتی
















در روزهای اخیر شاهد شکل گیری حرکتی مثبت در جهت حمایت از حقوق زندانیان سیاسی و عقیدتی ایران هستیم که به همت آقای رضا پهلوی آغاز گردیده است و آن تدوین یک شکایت نامه جامع حقوقی علیه رژیم جمهوری اسلامی و شخص ولی فقیه، سید علی خامنه ای، بدلیل نقض گسترده حقوق بشر و سرکوب فعالان سیاسی و عقیدتی است. حرکتی که خوشبختانه در سطح سایت ها و وبلاگ ها با استقبال مطلوبی نیز مواجه گردیده و نویدبخش همبستگی و انسجام بیشتر در مبارزات آتی اپوزیسیون است. با توجه به آنکه آقای رضا پهلوی در نامه مذکور از تمامی هم میهنان خواسته است تا پیشنهادات و دیدگاه های خود را در راستای تدوین هر چه بهتر و جامع تر این شکایت نامه ارائه دهند، نکات زیر پیشنهاد می گردد:
·         همان طور كه مي دانيم در حال حاضر ايران از نظر تعداد اعدام ها در جهان پس از كشور چين رتبه دوم را دارا مي باشد (و از نظر جمعيت رتبه اول) و در ساليان اخير بارها شاهد اعدام زندانيان سياسي و عقيدتي در زندان ها بوده ايم. بد نيست در يكي از بندهاي اين شكايت نامه اشاره كوتاهي به روند فزاينده اعدام ها در ايران شود و تعدادي از نمونه هاي تأسف برانگيز اجراي حكم اعدام زندانيان سياسي و عقيدتي ذكر گردد. با توجه به آنكه رژيم بارها و بارها از اين ترفند (صدور حكم اعدام) براي تحميل فشارهاي روحي و رواني بر زندانيان سياسي و در هم شكستن مقاومت آنها استفاده كرده است و يكي از آخرين موارد آن نيز صدور حكم اعدام براي كشيش يوسف ندرخاني بود.
·         در بند 3 اشاره درست و بجايي به وضعيت فعالان حقوق بشر و وكلاي شجاعي شده است كه در خط مقدم دفاع از حقوق هم ميهنان زنداني مان، خود مصائب زندان و شكنجه را به جان خريده اند و تحت شديدترين فشارهاي روحي و جسمي در زندان هاي جمهوري اسلامي بسر مي برند. در ميان نام هايي كه اشاره شده، نام شيوا نظرآهاري را خالي مي بينم. با توجه به گستردگي فعاليت هاي او در زمينه هاي حقوق بشري، دفاع از حقوق كودكان، دفاع از حقوق دانشجويان محروم از تحصيل و... شايسته است كه نام او نيز در اين ليست آورده شود. هر چند نام فعالان مدني و وكلاي زنداني به همين چند مورد ختم نمي گردد.
·         در همه جاي دنيا، هنر و هنرمند از ارج و منزلت والايي برخوردار است و هنرمندان همواره مورد احترام و توجه جامعه هستند. به همين دليل است كه اعمال فشار و محدوديت بر يك كارگردان سينما يا يك شاعر يا آهنگساز، انعكاس نامطلوبي در افكار عمومي به جاي خواهد گذاشت. پيشنهاد مي شود يك بند از اين شكايت نامه به وضعيت اسف بار هنر و هنرمندان در ايران اختصاص يابد و از هنرمندان زنداني نظير جعفر پناهي، محمد رسول اف،‌ رامين پرچمي، مرضيه وفامهر، آريا آرام نژاد و بسياري ديگر كه در طول دو سال گذشته به تناوب روانه زندان شده اند و برخي از آنان همچنان در زندان بسر مي برند، ياد شود.
·         در بند 6 نامه که به تبعیض های جنسیتی، قومی و دینی اشاره می شود، جهت اجتناب از کلی گویی، می توان اشاره مختصری - در حد یک یا دو خط - به نمونه هایی از این تبعیض های آشکار و خشونت آمیز نظیر تخریب مساجد اهل تسنن، سرکوب و کشتار هم میهنان کُرد، سرکوب دراویش گنابادی و... داشت.
·         بند 7 و 8 اين شكايت نامه در حقيقت می بایست هدف تهیه این نامه را بطور واضح و شفاف بیان کند. این که تنظیم کنندگان این نامه دقیقاً خواستار چه اقدامی از سوی مراجع بین المللی هستند و چه انتظاری از دولت های غربی دارند؟ قرار است سازمان ملل یا دولتمردان جهان چه حرکتی در جهت حمایت از زندانیان سیاسی و عقیدتی ایران انجام دهند؟ عباراتی چون "اقدامات موثر و ضروری با استفاده از اهرم های اجرایی بین المللی" و "واکنش مناسب جامعه بین الملل" به اندازه کافی شفاف و گویا نیست. به اعتقاد نگارنده، نیاز است که خواست های ما از تنظیم این نامه و آنچه که از جامعه بین الملل جهت حمایت از حقوق هم میهنان مان انتظار می رود، با شفافیت و جزئیات بیشتری بیان گردد. مثلاً تقاضای قطع روابط دیپلماتیک با رژیم اسلامی و فراخواندن سفرا و نمایندگان دولت های غربی از ایران، می تواند یک پیام روشن برای مخاطبان این نامه باشد و راه های عملی جهت کمک به بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران و کاهش فشارها و سرکوب های موجود بر فعالان و زندانیان سیاسی را پیش روی دولت های غربی و مجامع بین المللی قرار دهد.

با سپاس
پاینده ایران
بزرگمهر
9 آبان ماه 1390

۱۳۹۰ آبان ۶, جمعه

پیش نویس شکایت رضا پهلوی از ولی فقیه جمهوری اسلامی به روسای کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد
















رضا پهلوی در راستای فعالیتهای سیاسی و مدنی خود و همراهی با جنبش داخلی مردم ایران بر ضد رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی ایران و حاکمیت  ولی فقیه آن سید علی خامنه ای و حمایت از زندانیان سیاسی و عقیدتی شکایت نامه ای را تدوین نموده است که به شورای امنیت و سازمان ملل ارسال خواهد شد. وی در نامه ای که به صورت پیش‌نویس منتشر کرده است، از بالاترینی ها و بلاگر ها خواسته است تا با همکاری و هفکری برای آزادی زندانیان سیاسی، پیشنهادات و راهکارهای عملی خود در رابطه با این نامه و اقدامات عملی برای آزادی زندانیان سیاسی در بند را در بالاترین و وبلاگ خود منتشر کنند:


هم میهنانم،

جمهوری اسلامی، با نقض مستمر حقوق بشر، سرکوب آزادی های اساسی، اعدام های گسترده و خیابانی، سنگسار، شکنجه و تجاوز در زندان ها، شرایط قرون وسطایی را بر کشورمان حاکم کرده است. متاسفانه، جامعه جهانی تاکنون عکس العمل قدرتمند و منسجمی را در مقابل رفتارهای غیرانسانی این نظام از خود نشان نداده است.

در این شرایط حساس، با توجه به فشارهای جسمی و روحی که بر زندانیان سیاسی-عقیدتی وارد می شود، وظیفه همه کنشگران و فعالین سیاسی و مدنی، وکلای دادگستری، مدافعین حقوق بشر، فعالین حقوق زنان، روزنامه نگاران، روحانیون مستقل، زندانبانان، نیروهای مسلح و یکایک شهروندان ایرانی است تا دست در دست یکدیگر گذاشته و با آغاز یکسری اقدامات ملی و بین المللی، حکومت ایران را وادار به آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی-عقیدتی نماید.

تا کنون اقدامات ارزشمندی در زمینه دفاع از حقوق زندانیان سیاسی-عقیدتی ایران، در داخل و خارج از کشورمان صورت گرفته، اما بدلیل عدم انسجام و حمایت کامل تمام اقشار جامعه، هنوز به نتیجه مورد نظر نرسیده است. در راستای پیشنهادات و درخواست های شما عزیزان در فضای حقیقی و مجازی، با مشورت هم میهنان فعال سیاسی - مدنی، تصمیم گرفتیم بستری مناسب را برای آغاز یک سلسله اقدامات عملی، فراهم سازیم. حرکتی که تنها در سایه مشارکت و همفکری یکایک شما هم میهنان مبارزم امکان پذیر خواهد بود.

v      در مرحله اول، در راستای گزارش دبيركل سازمان ملل متحد و آقای احمد شهید، نماینده ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، پیش نویس یک متن بعنوان یک شکایت نامه رسمی برای ارسال به تمام مراجع ذیربط (کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد، دبیرکل سازمان ملل متحد و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد) تهیه شده است. در پایان این مقدمه، می توانید پیش نویس این متن را مطالعه نموده و نظرات و پیشنهادات خود را برای تکمیل آن ارسال نمایید.
v      بدلیل اینکه آوردن اسامی تمامی زندانیان سیاسی-عقیدتی در ایران در این پیش نویس امکان پذیر نمی باشد، تلاش شده است تا اسامی تعدادی از زندانیان، بعنوان نمونه ایی از کنشگران و فعالین سیاسی، مدنی و عقیدتی ذکر گردد. چنانچه از این لیست موردی از قلم افتاده، لطفا با ذکر منبع ومشخصات در زیرهمین لینک، حساب بالاترین، وبلاگ و یا وب سایت خود، آنرا ارسال نمایید.
v      پیشنهادات و نظرات خود درارتباط با پیش نویس شکایت رسمی و بویژه اقدامات عملی آتی در این زمینه را در وبلاگ خود منتشر و در بالاترین با کلمه کلیدی (2011HR8712) پست نمایید.
v      چنانچه شما دارای شناسه (اکانت) بالاترین نیستید، از کلمه کلیدی بالا (2011HR8712) بعنوان برچسب در مطالبی که در این زمینه در وبلاگتان منتشر می کنید، استفاده نمایید تا متن شما در سایت گوگل برای همگان قابل جستجو باشد. دوستانی که دارای شناسه (اکانت) بالاترین می باشند، متن و وبلاگ شما را می توانند در سایت گوگل پیدا کرده و آن را در بالاترین لینک کنند.
v      دوستانی که در بالاترین فعال هستند، می توانند در این زمینه ما را یاری کنند.
v      به منظور سهولت هرچه بیشتر برای رسیدگی به نظرات شما، پاراگراف های متن پیشن نویس شماره گذاری می گردد تا بتوانید نظرات و پیشنهادات خود را با ذکر شماره پاراگراف مورد نظر ارسال نمایید. 
v      بر اساس سیستم بالاترین، انرژی شناسه من به اندازه ایی نیست که بتوانم به همه لینک های شما رای مثبت و یا نظر بدهم. تلاش من و متخصصین فنی-حقوقی بر این خواهد بود که پس از مطالعه و بررسی تمام نظرات و پیشنهادات ارسالی، مطالب مرتبط با این موضوع را در نسخه نهایی بگنجانیم.
v      از افرادی که در داخل کشور و یا در دستگاه حاکمیت هستند، دعوت می شود تا با رعایت مراتب امنیتی، از طریق افشای اطلاعات در مورد زندانیان سیاسی- عقیدتی گمنام، با ما در این پروژه همکاری نمایند.
v      متاسفانه، به دلیل ارسال هرزنامه (اسپم) و همچنین محدودیت امکانات فنی، بخش دریافت نظرات وبلاگم را موقتا مسدود کرده ام. لطفا برای ارسال نظرات خود از سیستم بالاترین استفاده نمایید.
v      برای تسریع در رسیدگی به وضعیت بحرانی زندانیان سیاسی- عقیدتی و آزادی آنان، پیش نویس این شکایت از تاریخ ششم آبان ماه لغایت پانزدهم آبان ماه 1390 خورشیدی برای دریافت نظرات و پیشنهادات شما بر روی سایت بالاترین قرار خواهد گرفت. 

لینک این پیش نویس در بالاترین:



پیش نویس نامه به روسای کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد

1.     نظام جمهوری اسلامی حاکم بر ایران، اقدام به نقض اساسی ترین حقوق زندانیان سیاسی-عقیدتی نموده است. ضمن جلب توجه شما به گزارش جناب آقای احمد شهید، در ارتباط با نقض حقوق بشر در ایران، به اطلاع می رساند، ادله های بسیار محکمی در دست است که بر خلاف آنچه حکومت ایران ادعا می کند، حقوق اولیه میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، مهدی  کروبی و کلیه زندانیان سیاسی-عقیدتی و مدنی در ماههای اخیر به شدت نقض شده است و حتی از حقوق ابتدایی زندانیان، همچون حق داشتن وکیل، تفهیم اتهام و دفاع از خود در دادگاه محروم هستند. اینگونه رفتارهای غیر انسانی این نظام بر خلاف مقررات و تعهدات بين المللی است.

2-    حقوق اولیه انسانی دیگر زندانیان و بازداشت‌شدگان سیاسی-عقیدتی و مدنی همچون بهنام ابراهیم زاده، بهمن احمدی عمویی، منصور اسانلو، حسن اسدی زیدآبادی، عمادالدین باقی، آیت الله بروجردی، عماد بهاور، حسین پالانی، علی پورسلیمان، محمدرضا پورشجری، مصطفی تاج زاده، مجید توکلی، رضا جوشن، حمیدرضا خادم، مهدی خدایی، رضا خواجه ای، محمد داوری،ارژنگ داوودی، مجید دری، حسین رونقی ملکی، علیرضا سپاهی لائین، عیسی سحر خیز، قاسم شعله سعدی، کیوان صمیمی، حشمت الله طبرزدی، ابوالفضل عابدینی، جواد علیخانی،  سعد غلامحسین پور، عباس کاکایی، جواد لاری، فرشاد معروفی، محمدرضا مقیسه، حمید موذنی، عبدالله مومنی، بهاره هدایت، حجت الاسلام آرش هنرور، مهدی محمودیان، کشیش یوسف ندرخانی، و صدها زندانی دیگر از نمایندگان گروه های مختلف مردم و گرایش های سیاسی-عقیدتی پایمال شده و به سنگین ترین شکل، مورد ظلم جمهوری اسلامی قرار گرفته اند.

3-   همچنین بازداشت و تهدید وکلا و فعالان حقوق بشر، از سوی نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی، به اتهام «ارتکاب جرایم امنیتی»، صرفا تلاشی است برای از بین بردن اسناد و مدارک نقض حقوق بشر در ایران. آزار و اذیت و شکنجه فعالین و وکلای مدافع حقوق بشر، همچون نسرین ستوده، عبدالفتاح سلطانی، هنگامه شهیدی و کوهیار گودرزی، اقدامی است جهت ساکت کردن کسانی که به دفاع از حقوق همنوعان خود برخاسته‌اند. در چنین فضایی، وکلا برای انجام وظیفه قانونی خود که دفاع از موکلین است، بیشتر و بیشتر مورد تهدید قرار می گیرند.

4-    مواد ۲ ٫ ۳ ٫ ۵ ٫ ۷ ٫ ۹ ٫ ۱۰ ٫ ۱۲ ٫ ۱۹ ٫ ماده ۲۰ بند ۱، ماده ۲۱ بند ۱، ۲ و ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر که هدف آن برقراری و تضمین حقوق و آزادی‌های برابر برای همه مردم است در مورد تمام زندانیان سیاسی-عقیدتی و مدنی به کرات نقض شده است.

5-     در اینجا تنها از بعضی افراد که اطلاعات بیشتری از آنها در دست است نام برده شده، ولیکن صدها تن از زندانیان سیاسی-عقیدتی و مدنی گمنام در زندان های ایران تحت سرکوب و نقض سیستماتیک حقوق بشر قرار دارند و عدم توجه جامعه بین اللملی به شرایط زندانیان در ایران، وضعیت را لحظه به لحظه برای آنان وخیم تر و حکومت ایران را برای ادامه روش های ضد انسانی خود جری تر خواهد کرد.

6-     نظام جمهوری اسلامی، مبتنی بر حکومت دینی است و قانون اساسی آن مجموعه متناقضی است که از یک طرف، ابزار تمرکز تمام قدرت در دست ولایت مطلقه فقیه است و از طرف دیگر، معرف تبعیض جنسیتی، قومی و دینی است. بر اساس قانون اساسی، رهبر، عالیترین و بالاترین مقام نظام است و تمام امور کشور تحت کنترل مطلقه او قرار دارد. حکم حکومتی رهبر فراتراز قانون اساسی و رای مردم است و برای تمام ارکان حکومت "فصل الخطاب" است. روسای قوای سه گانه، نمایندگان مجلس، شورای نگهبان، فرماندهان نظامی و انتظامی، اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، امامان جمعه، رئیس صدا و سیما و حتی نمایندگان مجلس خبرگان که مسئول نظارت بر عملکرد رهبر می باشند، بطور مستقیم و غیر مستقیم توسط ولی فقیه انتخاب می شوند. در واقع ماهیت این نظام، حاکمیت تک نفره و دیکتاتوری مطلق می باشد.

7-    بنابراین، بر اساس ماده دوم میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، ضمن اعلام شکایت از حکومت ایران، بدلیل نقض گسترده حقوق بشر و حقوق اساسی زندانیان سیاسی-عقیدتی، از شورای امنیت و ارگان های ذيربط سازمان ملل درخواست می شود تا به منظور آزادی فوری و بدون قید وشرط همه زندانیان سیاسی-عقیدتی، مدنی، وکلا و مدافعان حقوق بشر، اقدامات موثر و ضروری را با استفاده از اهرم های اجرایی بین المللی، علیه آقای سید علی خامنه ایی، ولی مطلقه فقیه حاکم بر ایران، به عمل آورند.
8-    بر این باور هستیم که واکنش مناسب جامعه بین الملل به عملکرد حکومت ایران در قبال شهروندان خود، پیام قدرتنمندی خواهد بود تا این حکومت سرکوب آزادی های اساسی مردم ایران و نقض کنوانسیون های بین المللی که به اجرای آنها متعهد شده را متوقف کند.


رضا پهلوی

رونوشت: دبیرکل سازمان ملل متحد
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد



منبع: وبلاگ رسمی رضا پهلوی (سخنی با شما)


۱۳۹۰ مهر ۹, شنبه

آقا؛ جان مادرتان یه کم به من بخندید!

(در جواب بی مزه ای که فکر میکنه گوله نمکه!)





















به خدا ما خسته شدیم بس که هر سایتی رو که باز می کنیم، از آزادگی و دنباله و بالاترین و پایین ترین پر شده از مطالب به اصطلاح طنز بعضی از آدم های شکم گنده که با 200 کیلو وزن و 2 من سبیل لودگی پیشه کردند و انگار جز به تمسخر گرفتن خاص و عام هنر دیگه ای ندارند!
بعد هم با همت دوستان طنازتر از خودشون زیر لینک هاشون کامنت های آنچنانی می نویسند تا چهار نفر دیگه ام بیان جواب بدن و به این ترتیب افاضات شون به افتخار داغ ترین لینک های مورد بحث روز نائل بشه! خب این هم واسه شون کم افتخاری نیست. آخه بیچاره ها چند ساله از تلویزیون کردها گرفته تا پارازیت صدای امریکا خودشون رو به هر دری می زنند و جلوی دوربین هر خفت و خواری رو به جون می خرند، بلکه چهار نفر پیدا بشن و به لودگی هاشون بخندند و بگن خیلی باحالی!
خب حالا ما بهت میگیم... داداش علیرضا! برادر رضائی! نمکدون! قهرمان! مهر کولا! جان مادرت دست بردار! اصلا تو بانمک ترین مرد ایران! اصلا خود اکبر عبدی! خود خود سمندون! بابای مستر بین! عموی بن استیلر! اصلا داداش دوقلوی جیم کری! باید همه چی رو به مسخره بگیری؟! بعد سی و دو سال چهار نفر اومدند حرف از اتحاد زدند، باید لودگی کنی؟! نمیخوای جدی باشی؟! نمیخوای بری سراغ یه شغل آبرومند؟ آخه مسخره بازی تا کی؟! تو کهریزک به جوونای مردم تجاوز کردند، تو اومدی جلوی دوربین با هرهر و کرکر یه شیشه نوشابه دستت گرفتی که دولت دولت مهرورزی است و فلان! یه بار دیگه اومدند واسه یه زن بدبخت فلک زده حکم سنگسار صادر کردند، باز اومدی دلقک بازی و یه توبره سرت کردی جلوی دوربین و اسمشو گذاشتی اعترافات جدید سکینه محمدی...! این اواخر هم که دو بار اومدی پارازیت، صدای ملت دراومد بیرونت کردند، بازم عبرت نگرفتی؟!! آخه آدم که هر موضوع جدی رو به مسخره نمی گیره که قربون شکلت برم!
گل پسر! قند عسل! برو دنبال یه کار درست و حسابی! از شکم گنده کردن و لودگی کسی خیری ندید. به جان خودت نباشه، به جان عمه کوکبت که می دونم از دنیا بیشتر خاطرش رو میخوای، فردا که ایران آزاد شد خودمون بلیت می خریم، میایم برنامه هات رو نگاه می کنیم. اصلا برنامه شب جمعه های تلویزیون رو میدیم به تو که حسابی دل ملت رو شاد کنی! فقط تو این هیر و ویری دست از سر کچل ما بردار! به خدا کسی مجبورت نکرده بیای با ما متحد بشی. برو همون جایی که تو این 32 سال بودی. خدا به همرات!