۱۳۹۱ بهمن ۲۰, جمعه

آكادمي موسيقي گوگوش؛ ارميا؛ حجاب اجباري... بي حجابي اجباري!!

ارميا - آكادمي موسيقي گوگوش


از زمان راه‌اندازي كانال تلويزيوني "من و تو"، بدون ترديد "آكادمي موسيقي گوگوش" يكي از پربيننده ترين برنامه‌هاي اين تلويزيون و شايد يكي از محبوب‌ترين برنامه‌ها در ميان تمامي كانال‌هاي ماهواره‌اي فارسي زبان بوده است كه توانسته توجه زن و مرد و پير و جوان را در داخل و خارج از ايران به خود جلب نمايد. تا جايي كه مي‌بينيم در مسابقه انتخاب هنرجويان امسال آكادمي، چند هزار ايراني از سراسر اروپا و گاه حتي از مسافت هاي دورتر به لندن مي‌روند تا شانس خود را براي ورود به آكادمي امتحان كنند. اين استقبال گسترده از يك سو امري است ميمون و مبارك و نشان دهنده افزايش اقبال عمومي به هنر موسيقي و جسارت جوانان (خصوصاً زنان و دختران جوان كه در آكادمي امسال حضور فعالي داشته‌اند) براي خواندن، رقصيدن و شاد بودن كه اين خود نوعي مبارزه غيرمستقيم با فرهنگ خرافه‌پرستي و عزاداري و ماتم‌زدگي است كه سالهاست توسط رژيم اسلامي حاكم بر ايران تبليغ و ترويج مي‌شود. اما از ديگر سو، جاي بسي تأسف است كه در طول اين سه دهه، اپوزيسيون رژيم اسلامي هيچ‌گاه نتوانسته چنين جمعيتي را براي حضور در يك تحصن يا تظاهرات عليه نقض حقوق بشر و استبداد حاكم در ايران بسيج نمايد. حال اين كم‌كاري و ناتواني اپوزيسيون بوده يا ترس و محافظه كاري مردم يا شايد هم هر دوي آنها، اما هر چه بوده و هر چه هست، هنوز هم كه هنوز است براي كنسرت فلان خواننده درجه چندم در امريكا يا اروپا چند هزار ايراني به سالن مي روند و براي يك تجمع سياسي (در بهترين حالت ممكن) چند صد نفر!!

از اين مقدمه كه بگذريم، آنچه در قسمت‌هاي آغازين برنامه بيش از همه جلب توجه كرد و موضوع اصلي اين نوشتار نيز مي‌باشد، حضور يك بانوي محجبه در ميان هنرجويان امسال آكادمي بود كه از همان ابتداي امر، با حاشيه‌هاي فراواني همراه بود و واكنش‌هاي موافق و مخالف بسياري را بر انگيخت. در ميان اين واكنش‌ها، طرز فكر سه گروه، بيش از همه نظر نگارنده را به خود جلب كرد كه در ذيل به طرز فكر و برخورد اين سه گروه اختصاراً اشاره مي‌كنم: 

1- بي طرف :   برخي از بينندگان، نسبت به حضور "ارميا" در آكادمي موسيقي گوگوش با حجاب اسلامي واكنش منصفانه و بي‌طرفانه‌اي نشان دادند. اين گروه حجاب را امري شخصي دانسته و مغايرتي ميان داشتن حجاب و آوازخواني زنان نمي‌بينند و معتقدند كه يك زن عليرغم داشتن حجاب، مي‌تواند حضوري فعال و آزادانه در سطح اجتماع داشته باشد. از ديد اين افراد، نه داشتن حجاب نشانه عفت و پاكدامني است و نه نداشتن حجاب نشانه روشنفكري و آزادمنشي؛ بلكه انتخاب پوشش حق هر فرد است و هركس مي‌تواند بر اساس باورها و سليقه‌هايش نوع پوشش خود را برگزيند. همان‌گونه كه گوشواره "اميرحسين" نمي‌تواند و نبايد واكنش منفي يا توهين‌آميزي را برانگيزد، روسري "ارميا" هم حق مسلم او در انتخاب پوشش خود است كه فقط و فقط به خود او مربوط مي‌شود و بس! نگارنده از طرز فكر اين گروه به "دموكراسي پوشش" ياد مي‌كنم. 

2- مخالفان افراطي :   برخي از بينندگان، با انتقادهاي تند و تيز از اين بانوي محجبه، معتقدند كه اگر زني حجاب داشته باشد، پس يقيناً معتقد به مباني و قيود دين اسلام است و يكي از اين قيود، ممنوعيت آوازخواني زن براي مردان است. پس در نتيجه داشتن حجاب با حضور يك زن در عرصه هنر موسيقي و آوازخواني او در انظار عمومي مغايرت دارد. اين افراد كه اغلب خود را مدافع آزادي بيان و دموكراسي هم مي‎‌دانند، بعضاً حتي با فحش و ناسزا حضور "ارميا"ي محجبه در آكادمي موسيقي گوگوش را محكوم مي‌كنند و خواستار اخراج او از آكادمي مي‌شوند!! نگارنده، طرز فكر اين مخالفان افراطي را "ديكتاتوري بي‌حجابي" ناميده ام؛ چرا كه از ديد اين افراد، هرگونه حضور فعال و موثر زنان و دختران در سطح جامعه بايد با "بي‌حجابي اجباري" همراه باشد، حتي اگر آنان به سبب اعتقادات ديني يا باورهاي فردي و خانوادگي و... بخواهند با داشتن حجاب و پوشش در فعاليت‌هاي اجتماعي حضور يابند. 

3- موافقان افراطي :   شايد اين گروه را بتوان نقطه مقابل گروه پيشين دانست. اگر دسته دوم از آن سوي بام افتاده باشند، گروه سوم از اين سوي بام سقوط كرده‌اند! اگر آن گروه اهل افراط باشند، اين گروه اهل تفريط اند و طرز فكرشان به همان ميزان نامتعادل و غيرقابل‌تحمل! اين گروه از همان ابتدا با تعريف و تمجيد از بانوي محجبه آكادمي و تحسين زيبايي و عفت و پاكدامني وي (فقط به اين دليل كه او حجاب دارد و بقيه هنرجويان بي حجاب‌اند!) جايزه نفر اول آكادمي امسال را فقط و فقط برازنده قامت رعناي "ارميا" دانسته اند و بس! اين گروه با سوءاستفاده از حضور يك بانوي محجبه در آكادمي موسيقي گوگوش، سعي دارند زيركانه باب مداحي "دموكراسي ديني" و "اسلام رحماني" را باز كنند و از اين موضوع به نفع مطامع سياسي و جناحي خويش سوءاستفاده كنند. اين گروه هم در مقابله با گروه دوم (مخالفان افراطي) گاه به دشنام‌گويي و فحش‌پراني روي مي آورند و حتي در برخي از مواقع دچار توهم و خيالبافي مي‌گردند!! به فلان مربي آكادمي مي‌تازند كه لابد چون "ارميا" محجبه است، با او بداخلاقي مي‌كند و با اخم به وي نگاه مي كند! يا به دليل همين حجاب اسلامي است كه "اسفنديار منفردزاده" در اجراي گروهي "يه شب مهتاب" به "ارميا" سهم كمتري از هنرجويان ديگر مي‌دهد و..! طرز فكر اين گروه را مي‌توان "ديكتاتوري حجاب" ناميد. چرا كه اين دسته هم عليرغم آنكه ظاهر مترقي به خود مي‌گيرند و شعارهاي روشنفكرانه سر مي‌دهند، اما در باطن هنوز هم گمان مي كنند كه "حجاب" نشانه پاكدامني و نجابت است و يك زن محجبه از اين بابت بر يك زن بي حجاب برتري دارد. 

اميرحسين - آكادمي موسيقي گوگوش
 
البته بديهي است كه آزادي بيان حكم مي‌كند هركس بتواند ديدگاه خود را آزادانه بيان كند و طرز فكرش را درباره هر موضوعي بدون هراس از داغ و درفش و توهين و تهمت به زبان آورد. حال اين عقيده موافق باشد يا مخالف و يا ممتنع، در اصل موضوع تفاوتي نمي‌كند. همان‌گونه كه عقيده هر يك از اين سه گروه تا زماني كه به زبان پرخاش و توهين و دشنام آلوده نگرديده، قابل توجه و احترام است. نكته اي كه مرا به واكنش واداشت، توهين‌هايي بود كه موافقان و مخالفان حضور يا عدم حضور يك زن محجبه در يك مسابقه موسيقي، نثار يكديگر مي‌كردند و هر يك سعي داشتند به هر شكل ممكن نظر خود را بعنوان يك حقيقت مسلم و غيرقابل انكار بر ديگران تحميل كنند. عده‌اي نداشتن حجاب را نشانه لاقيدي دانستند و گروهي ديگر نشانه روشنفكري و تمدن. جمعي حجاب را نشانه عفت و نجابت دانستند و گروهي نشانه تحميق و تحجر... حال آنكه اصل نخست روشنفكري و تمدن، احترام به عقيده ديگران است و بزرگترين نشانه تحميق و تحجر دشنام‌گويي و استبدادخويي... 

اميدوارم همه ما در عمل و به معناي واقعي كلمه، خود را پايبند به اصول "دموكراسي" بدانيم و به اين باور برسيم كه هرگز امكان ندارد همه چون ما بينديشند و همه چون ما سخن بگويند، بلكه اين حق هر انساني است كه آزادانه بينديشد، آزادانه بپوشد و آزادانه زندگي كند.
 
پاينده ايران

بزرگمهر

 

۴ نظر:

  1. ارمیا
    31ساله از شهر آلمان دو تا بچه داره سن یکی از آنها 12 است
    حالا ما 31 منهای 12 می کنیم می شود 19 ساله حالا ما حساب می کنیم 18 سالگی ازدواج کرده ولی ارمیا گفت در ترکیه کجا با شحرش آشنا شده یه دوختر 18 ساله اونجا چی کار می کنه

    پاسخحذف
  2. من هم با انتخاب پوشش آزادانه موافقم.حجاب داشتن نه نشانه خوب بودن و حجاب نداشتن نشانه بد بودن نیست.اتفاقا بد هم نیست که همه ببینند که یک زن فقط روسری پوشیده ولی فکر میکنه که می تونه بخونه!!

    پاسخحذف
  3. مقاله قشنگي بود و بسيار لذت بردم من هم با شما موافقم كه داشتن يا نداشتن حجاب نشانه عفت و پاكدامي نيست اما چيزي كه من در ارميا ديدم و فكر ميكنم ارزوي جمع كثيري از مردم ايران باشه داشتن دين و مدرنيسم با هم است. ايشون مثل تمام مردم دوست داره از مزايا زندگي مدرن لذت ببره حالا يكش ستاره شودن تو يك شو تلوزيوني است يكيش استفاده از سيم كارت رايتل ،،،،اما متاسفاده در جامعه ما مدرنيسم با بي ديني يار جدا ناپزير شمرده ميشوند ينعي اگه شما از دوش استفاده كني بي ديني؟؟'' يا امروزه اگه اهنگ گوش بدي يا حتي به قول بعضي علما حتي اگه بري فيسبوك؟؟ حالا ايشون نشون داد كه ديني داره كه با خونندگي زن مشكلي نداره و من اينطرز غكر رو مي پسندم

    پاسخحذف