۱۳۹۱ مرداد ۳۰, دوشنبه

پاسخی به مقاله بی بی سی: تاریخ حقانیت انسان ها را اثبات می کند



پخش فیلم مستند "از تهران تا قاهره" از شبکه "من و تو" و استقبال بی نظیر مردم از آن، دشمنان قسم خورده خاندان پهلوی و بازماندگان غائله ارتجاعی بهمن 57 را سخت عصبانی کرده است. تا جایی که پس از گذشت چند هفته از پخش این فیلم، هنوز هم دست از حمله به تهیه کنندگان فیلم و بد و بیراه گویی به خاندان پهلوی بر نمی دارند.

در یکی از تازه ترین حملات، بی بی سی فارسی نیز دست به کار شده و در سایت خود با انتشار مقاله ای با عنوان "جایگاه شر کجاست"؟! از زبان "امیرهوشنگ افتخاری راد" به بدگویی علیه خاندان پهلوی و تهیه کنندگان فیلم "از تهران تا قاهره" پرداخته است. درباره نقش مخرب بی بی سی در تحولات تاریخ معاصر ایران به اندازه کافی گفته و نوشته اند. همین بس که رادیو بی بی سی فارسی از روز پیدایش همواره موضعی خصمانه علیه میهن پرستان ایران زمین داشته و دارد. چه در دوران رضاشاه بزرگ و آستانه حمله متفقین به ایران که با ایجاد حملات روانی و دروغ پراکنی علیه آن بزرگمرد راه را برای حمله قوای بیگانه و اشغال میهن هموار کرد، چه در دوران محمدرضاشاه که همواره موضعی جز تکرار اتهامات دروغین و بی اساس مخالفان مغرض حکومت وقت را نداشت، چه در سالهای 56 و 57 که عملاً تریبون انقلابیون و ملاها شد و به بزرگترین مبلغ خمینی مرتجع و یارانش مبدل گردید ... و چه حالا که آشکارا بلندگوی رسمی اصلاح طلبان و لابیست های رژیم جمهوری اسلامی گردیده است و درهای رسانه خود را به روی مخالفان واقعی تمامیت رژیم بسته است. ما بارها از مدیران بی بی سی پرسیده ایم و باز هم می پرسیم: اگر این رسانه بی طرف است چرا هیچ وقت از یک شخصیت مشروطه خواه به عنوان کارشناس در برنامه هایش استفاده نمی کند یا در سایت اش هرگز نظرات و مواضع این گروه را انعکاس نمی دهد؟ چرا همواره صدایی که از این رسانه بر می خیزد، صدای مخالفان و دشمنان غرض ورز خاندان پهلوی است یا دوستان و حامیان جمهوری اسلامی است؟

در ادامه همان سیاست هاست که حالا هم برای تخریب خاندان پهلوی و تشویش اذهان مردمی که به وضوح تفاوت آشکار میان دیروز و امروز ایران را می بینند و به میهن پرستی و دلسوزی دولتمردان گذشته کشورمان ایمان یافته اند، تلاش می کند از زبان یک تحلیلگر چپ اندیش، که تا همین چند سال پیش در روزنامه های جمهوری اسلامی قلم می زد، سخنان خصمانه خود علیه آن خاندان را تکرار کنند.


جایگاه شر کجاست؟

نویسنده محترم این مقاله با تکرار شعارهای چپ اندیشان سال 57، می فرمایند: "سوژه‌های تحت انقیاد ناگزیر از پذیرفتن شّرِ جاسازی‌شده در آنها توسط دولت-دین می‌شوند. انقلاب، نوعی افشای شّر است. سوژه‌های تحت انقیاد با انقلاب، به‌واقع، شّرِ جاسازی‌شده را برملا می‌کنند."

نویسنده محترم مقاله تلاش می کنند تا به قول خود از دیدگاه تفکر مفهومی حقانیت انقلاب 57 را توجیه کند. ایشان هنوز هم انقلاب 57 را پدیده ای مثبت ارزیابی می کند. انقلابی مردمی که شر حاکم را افشا و سرنگون ساخته است. نویسنده محترم با اعتراض به سخنان شهبانو درباره "ریختن خون گوسفند بر پیراهن برخی از انقلابیون" این حرف ایشان را دروغی در راستای حفظ انسجام درونی سلطنت طلبان و قلب واقعیات تاریخی می‌داند. در حالی که خوشبختانه پیشرفت تکنولوژی و ظهور ابزار نوینی نظیر ماهواره و اینترنت موجب گردیده تا بسیاری از دروغگویان خیلی زودتر از آنچه تصور می کنند رسوا شوند! دیگر دوره خرافه پردازی و فریب مردم گذشته است. دیگر سالهاست که تاریخ مصرف پدیده هایی نظیر رؤیت تصویر ملا در ماه و یافتن تار ریش او لای قرآن به اتمام رسیده است. امروز هر دروغ و فریبی از سوی هر شخص و گروهی، چه دولتی و چه غیردولتی، چه پوزیسیون و چه اپوزیسیون،... خیلی زود افشا می گردد و مردم چهره دروغگویان واقعی را به سرعت تشخیص خواهند داد. نمونه اش این فیلم که به خوبی حرف های شهبانو فرح درباره تقلب آشوبگران 57 را افشا می کند. آشوبگرانی که دست در خون گوسفند می زدند و بر سر و پیراهن خود می مالیدند تا ادعا کنند که این خون ها خون خلق ماست که به دست ساواک و ارتش شاه ریخته شده است!! :


نویسنده محترم با اصرار بر مردمی بودن انقلاب 57 پاسخی هم به دیگر حقایق مستندی که درباره آشوبگری ها و جنایات انقلابیون منتشر گردیده، نمی دهند. سخنی پیرامون فاجعه "آتش سوزی سینما رکس آبادان" و دهها سینمای دیگر در نقاط مختلف ایران که همگی به دست همین انقلابیون - به زعم ایشان - مردمی و آزادیخواه بوقوع پیوست به زبان نمی آورند و مثل سایر همفکران شان درباره این جنایت غیرانسانی سکوت اختیار می‌کنند. حرفی هم از ترورها و جنایات گروههای مدافع خلق نمی زنند. (برای آگاهی بیشتر پیرامون جزئیاتی دقیق از چگونگی وقوع فاجعه آتش سوزی سینما رکس آبادان و افشای عاملان و آمران آن فاجعه، می توانید به تحقیق نگارنده در این زمینه مراجعه کنید:

فاجعه سینما رکس آبادان: جنایتی که هرگز فراموش نخواهد شد (قسمت دوم وپایانی)

   

همچنین برای مطالعه نمونه ای از ترورها و جنایت های گروههای مسلح مخالف حکومت پهلوی در سالهای پیش از انقلاب به لینک زیر مراجعه نمایید:

 

ترور لوئیس هاوکینز توسط عوامل مجاهدین خلق )


این چنین است که نویسنده محترم با چشم بستن بر روی بسیاری از حقایق تلخ سالیان 56 و 57 و تکرار همان شعارهای پوسیده و تاریخ مصرف گذشته انقلابیون آن سالها، مدعی می شوند که فرح و سلطنت طلبان با تدارک چنین فیلم هایی "تلاش می کنند حقانیت تاریخی برای سلطنت قائل‌ شوند". حال آنکه نویسنده فیلسوف و اندیشمند ما از یک اصل اساسی غافل اند: "حقانیت تاریخی انسان ها را خود تاریخ رقم خواهد زد" و هیچکس نمی تواند و این قدرت را ندارد که در جایگاه تاریخ نشسته و به مردم حقانیت یا بطلان شخصیت های تاریخی را دیکته کند. اگر امروز حقانیتی نصیب حکومت پیشین و دولتمردانش گردیده، نه بابت ساخت فیلم هایی نظیر "از تهران تا قاهره" بلکه به دلیل آگاهی هر چه بیشتر مردم ایران از حقایقی بوده است که متأسفانه چند صباحی بدلیل تلاش برخی از افراد و گروههای سیاسی مغرض و بی صداقت از چشمان‌شان پنهان مانده بود. اما گذشت تاریخ چونان برون آمدن خورشید از پس ابر، نور حقیقت را بر زندگی گذشته یک ملت می تاباند و چهره حق و باطل از یکدیگر جدا می سازد. همان گونه که چند دهه تحریف تاریخ توسط رژیم جمهوری اسلامی و دیگر گروههای مخالف خاندان پهلوی کمترین اثری در دیدگاه بخش عظیمی از جامعه ایران نداشته است و امروز بسیاری از مردم به نیکی از پادشاهان پهلوی یاد می کنند. چرا که با تمام وجود نتایج آنچه را که برخی هنوز انقلابی مردمی می خوانند درک و لمس کرده اند.


۶ نظر:

  1. kkkجدا از همه چيز از خود شما يك پرسش دارم واقن پس از همه اين بد بختيها بز هم ميخاهيد يك نفر بيا يد و بر شما هكم براند هالا هتا اگر آن يك نفر خيلى هم خوب باشد؟ مار گزيده نيستيد؟ نميترسيد كه بز آن يك نفر هتا اگر به لهاز قانون اختيار هم نداشته باشد ناگهان تقيير شخسييت بدهد و قانون را خيلى ساده زير پا بگزارد؟ امريست كه تقريبن در بسيرى از نقات جهن اتفاق افتاده و ميافتد ؟ بگزريد از چند كشور سكنديناوى و يا انگليس و يا سپانيا ما و اسولن ممالكى كه به داشتن ديكتاتور خو كرديم از چوب هم ديكتاتور ميسازيم چه برسد از آلاهزرت براستى نميترسيد .. ريسك ان خيلى بالا آست تقريبن اهتمال 70-80 % دارد كه برگرديم به دورن ديكتاتورى اين بار دوباره با تاج ..آيا شما براستى با تبليق در اين راه اهساس مسوليت نميكنيد

    پاسخحذف
  2. ای بابا مینا جان مار تو را نگزد الهی ! تو که خو..ا ر زبان فارسی رو گا ..ز یدی عزیز !

    پاسخحذف
  3. salam bar aghaye javadi mamnoonam az adab shoma
    fekr konam ke vazeh ast ke nashianeh az pinglish estefadeh kardeam
    behtar nist ke ba hamin deghat be ayandeh keshvaretoon fekr konid agar be shoma vesal nadahad shayad be farzandanetan berasad
    movafagh bashid

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مینا خانم، با احترام به دیدگاه شما و به عنوان یک هموطن که کمابیش همین نگرانی را دارم باید عرض کنم که در فرهنگ استبداد زده ما هر فردی که در رأس قدرت قرار گیرد حتی اگر خودش هم نخواهد به تدریج به یک دیکتاتور تبدیل میشود. تازه اگر خودش دیکتاتور نشود هیچ تضمینی نیست که جانشینانش دیکتاتور نباشند.
      بدون شک بهترین مدل حکومتی همان جمهوری است که در آن رئیس جمهور با رأی مردم برای مدت محدودی انتخاب میشود و بعد از پایان دوره اش باید جای خود را به فرد بعدی بدهد. با این وجود باید واقع بین باشیم و فراموش نکنیم در کجای این دنیا زندگی میکنیم. منطقه خاورمیانه به دلیل دراختیار داشتن منابع نفت جهان همیشه مورد طمع کشورهای استعماری بوده و خواهد بود. بی دلیل نیست که این همه حکومتهای دیکتاتوری و وابسته در این کشورها وجود دارد. حتی حکومتهای جمهوری هم تبدیل به جمهوری مادام العمر و دیکتاتوری شده اند. بسیار بعید است که بتوان در کشور عزیزمان ایران یک جمهوری دموکراتیک برقرار کرد بدون ترس از اینکه دیر یا زود توسط یک کودتا یا انقلاب بساط آن دموکراسی برچیده نشود. تاریخ 100 ساله کشورمان شاهد دو انقلاب (مشروطه و 57) و حداقل سه کودتاست (28 مرداد 32، خرداد 60 و خرداد 88).
      در چنین شرائطی یک دیکتاتوری ناسیونالیستی از نوع پهلوی که منافع ملی را سرلوحه قرار دهد به دیکتاتوریهای مذهبی و سوسیالیستی مزیت نخواهد داشت؟

      حذف
  4. جناب بزرگمهر ممنون بابت مقاله‌ به موقع و روشنگرتون.در این سالها چه قبل و به خصوص بعد از شورش ۵۷ دروغ‌های زیادی به مردم ایران گفته شد ولی‌ همین طور که شما ذکر کردید حقیقت برای همیشه پنهان نمیمونه.در مورد بی‌بی‌سی هم که فکر می‌کنم الان دیگه همه باید فهمید باشن که اصلا و به هیچ وجه رسانه بی‌ طرفی‌ نیست و همیشه در راستا و برای منافع انگلستان کار کرده.از اون جائی‌ که منافع انگلستان هم همیشه در تضاد با منافع ملی‌ ما ایرانی‌‌ها هست پس جای هیچ گونه اعتمادی به این رسانه نیست،همین طور که در جریان وقایع ۵۷ و همین حالا هم شاهد هستیم که چطور سعی‌ می‌کنه حقیقت رو وارونه جلوه بده و همواره ضد منافع ملی‌ ایران موضع گیری کنه.

    مردم ایران در ساله ۵۷ مرتکب اشتباهی‌ تاریخی‌ شدند و حکومت ملی‌ و ایران دوست پهلوی رو بر کنار کردند ور در واقع با سرنوشت خودشون با زی‌ کردن.در حقیقت عاقبت اون ندونم کاری از همون اول روشن بود و اینهایی هم که میگن انقلاب منحرف شد و ... دروغ میگن.وقتی‌ مردمی با حکومت ملی‌ خودشون،با خان دانِ پهلوی که در تاریخ معاصر ایران بیشترین خدمات رو به این کشور کردن و در وطن پرستی‌ و ایران دوستیشون هیچ شکی نیست این طور رفتار کردن،وقتی‌ فرق بین دوست و دشمنشون رو نفهمیدن و دشمن ایران و ایرانی‌ یعنی‌ خمینی که از همون سالهای دهه ۴۰ خودش رو نشون داده بود که چه افکار عقب مانده و ضد فرهنگ اصیل ایران رو داره به عنوان رهبر خودشون! انتخاب کردن ، در واقع مشخص بود که عاقبت به خیر نخواهند شد که اگر غیر از این بود باید به کل تاریخ بشر و قانون طبیعت شک کرد.

    به هر حل این اشتباه بزرگ نسل گذشته بود و امیدوارم نسل فعلی با درس گرفتن از این خطا پا به راه اصلاح و برگردوندن ایران به مسیر پیشرفت و غرور ملی‌ بگذارند و در این راه نوشته‌های بجا و درستی‌ مثل نوشتهٔ شما کمک بسیار بزرگی‌ خواهد بود.

    به امید سرافرازی ایران و ایرانی‌

    پاسخحذف
  5. حرف شما بی ربطه. بارها و بارها در همین بی بی سی طرفداران سلطنت اومدند و صحبت کردند. از جمله در برنامه پرگار در همین مورد.

    آقایان آهی و مهرداد خوانساری، هوشنگ نهاوندی، اردشیر زاهدی، پرویز راجی و مرحوم داریوش همایون از همین افراد میباشند.

    شخص ملکه پیشین و رضا پهلوی هم بارها در برنامه های بی بی سی حاضر بوده اند

    پاسخحذف